(وفات: ۴ اسفند ۱۳۹۷)
ثقهالاسلام و المحدثین
سید الخطباء و المبلغین
سید علىاكبر واعظ موسوى
(محب الاسلام)
از وعاظ زبردست تاریخ معاصر بود.
● وى در مشهد متولد شد.
● پدر ایشان از زاهدان و عابدان زمانهی خویش بود.
● از همان كودكى به وعظ، خطابه و نوشتن علاقهمند بود، از این رو در کنار تحصیل در حوزه علمیه مشهد به سخنوری و تأليف همت گماشت.
● با کتاب و کتابخانه مأنوس بود.
● اساتيد ايشان آیات و اعلام:
۱٫ ادیب نیشابوری
۲٫ سید هادی ميلانى
۳٫ شیخ هاشم قزوینی
۴٫ میرزا احمد مدرس یزدی
۵٫ ميرزا حسين فقيه سبزوارى
● اجازه روايت، نقل حديث، تقریظ و تأييد آثار مکتوب ایشان از سوی بسیاری از علمای بزرگ مانند:
۱٫ آیة الله العظمى خويى
۲٫ آیة الله العظمى میلانی
۳٫ آیة الله العظمى خوانساری
۴٫ آیة الله حاج آقا بزرگ تهرانی
۵٫ آیة الله العظمى نجفی مرعشی
صادر شده و موجود است.
تنها حدود ۲۰ تقریظ و تأييد بر کتاب چهارده جلدی ایشان به نام “اقوال الائمة” نوشته شده است!
● منابر ايشان:
۷۰ سال وعظ و خطابه مستمر
۱۶ سال در بیت آیةالله ميلانى
۱۵ سال در بیت آیةالله خوانسارى
سفرهای تبلیغی فراوان به کشورهای خلیج، پاکستان، سوریه و…
● آثار مکتوب:
کوثر ما
ران ملخ
کلاف نخ
کلام حق
بیان حق
ندای حق
میزان حق
عرفان حق
به سوی حق
برگ سبز
گل نرگس
حدیث ما
هدیه مور
توشه سفر
اظهار ادب
ارمغان فقیر
عشق حقیقی
سرچشمه نور
راز دلباختگان
نصایح حافظ
امامت و تشیع
خودآموز اسلام
الدین و الاسلام
مناظره دو رازی
شرح دعای ندبه
زندگانی شیخ طوسی
زندگانی جابر بن حیان
اقوال الأئمه (۱۴ جلد)
شیعه می پرسد (۳ جلد)
محبوب عالم یا موعود امم
و…
● اخلاق، منش و روش ایشان:
آبرومند بود و آبروریزی نمیکرد!
آرام بود و زیگزالی حرکت نکرد!
آقازاده نبود، و فرزندانش را نیز آقازاده نپروراند!
احساساتی و هیجان مدار نبود!
ارزان فروش و دم دستی نبود، اما گران فروش و غیر قابل دسترس هم نبود!
از پدر و مادرش به نیکی یاد میکرد!
از شهرت پرهیز داشت، ولی شهرت به سراغش آمد!
“اقوال الإئمة يا گفتار پیشوایان دین” او در (۱۴) جلد چونان دائرةالمعارفى درخشيد؛ و منبعى براى مطالعه اهل منبر شد!
“امامت و تشیع” او فهرستی از فصل مهم امامت و تشیع ارائه داد!
انس او با قرآن و روایات در بیان و بنانش مشهود بود.
اهل تفکیک نبود، اما قرآن و حدیث برایش اولویت داشت!
اهل شعر و متون ادبی کهن بود، اما شاعر نبود!
اهل غیبت و بدگویی از دیگران نبود!
اهل مزاح بود، اما از لودگی مبرا بود!
با پیاده روی سلامت بدنش را ضمانت میکرد!
با کتاب، مطالعه و نوشتن انس داشت!
“بحرین” از بحار منابر کثیرة او “بحرين” شد!
بدخواه کسی نبود!
برای بقاء جمهوری اسلامی دعا مىكرد، اما از ظلم و ستم و بیعدالتی ناراضی بود!
به علماء و مراجع احترام میگذاشت و ادب میکرد، اما ضعفهای روحانیت و مرجعیت را گوشزد میکرد و نقد منصفانه داشت!
به واجبات پایبند بود، و از مستحبات بیبهره نبود!
پرخور و پرخواب نبود، اما نخوردن و نخوابیدن را فضیلت نمیدانست!
پررو و بیادب نبود، اما کمرو و خجالتی نیز نبود!
حسودی نمیکرد!
در علم پر مدعا نبود، اما حرف برای گفتن داشت!
در “مناظره دو رازی” پرده از رازی برداشت!
دلدادهی اهلالبیت (ع) بود، اما از غلو و مبالغه پرهیز میکرد!
دنیاطلب نبود، اما خوب زندگی میکرد!
“راز دلباختگان” َش دلدادگان را انیس و مونس بود!
زاهد ظاهرپرستِ قشری نبود!
ساکن و راکد نبود، اما طوفانی و پرشور هم نبود!
ستارهای درخشان و فروزان در آسمان خطابه و منبر بود!
سياست پیشه نبود، اما از اخبار داخل و حتی خارج کشور بیخبر نبود!
“شهادت ثالثه”اش از تعصب آگاهانه او به ولایت پرده بر میدارد!
شهوت سخن نداشت، اما سخنوری فصیح و بلیغ بود!
“شيعه مى پرسد” او در سه جلد ۳۳۰ سؤال عقلى، نقلى و تاريخى را پیش رویِ اهل سنت گذاشت!
صوفی نبود، اما نگاه عارفانهای داشت!
عمر او در دفاع از حریم تشیع، امامت و ولایت سپری شد، اما هیچ گاه به مقدسات و باورهای اهل سنت بیادبی نکرد!
فقر را در خانواده پدری و دوران طلبگی تجربه کرده بود، اما از فقر به نیکی یاد نمیکرد!
قرآن و عترت را باور داشت!
گرچه اهل نشستهای وقت گیر و کم بهره نبود، اما معاشرت او با دانشمندان حوزوی و دانشگاهی در رشد و پختگی او مؤثر بود.
گزافهگویی نمیکرد!
مرید بیچشم و گوش احدی نشد!
مطالعات تاریخی، ادبی و عرفانی او بر غنای منبر و آثار مکتوب او افزود.
مقدسمآب نبود، اما بیپروا نیز نبود!
منبرش از تملق و چاپلوسی بر حذر بود!
“میزان حق” او مقصودِ خواجه طوسی را در مقصد پنجم به خوبی توضیح داد!
“نصايح حافظ” او نشان داد كه حافظ فقط شاعر نيست!
هرگز حاشیه نشین و مرعوب صاحبان زر و زور نشد!
(سيد مهدی واعظ موسوی)
- کد خبر 11571
- پرینت