شما اینجا هستید

گفتگو » بازخوانی تجربیات علمی و اخلاقی آیت الله رضا زاده
گروه : گفتگو

آن‌چه امروز معرکۀ آراء است، می‌فرمایند بعضی از علما، طلاب باید دارای مدرک باشند و عده‌ای مخالفند. نظر شما با سبک مدرک در حوزه چیست؟ اگر موافقید به چه سبک باید باشد؟ آیا صلاح هست که طلاب بروند به دانشگاه که آنها به طلاب مدرک بدهند، در حالی که گزافه نیست که بگوئیم، دانشگاه را حوزه باید ارزیابی بکند. به هر حال نظرتان را بفرمایید؟
یکی از گرفتاری‌های حوزه این است که بعد از ده بیست سال درس خواندن، افراد نگرانند که کارشان چه خواهد بود. اما اگر یک برنامۀ واحدی باشد در سطح ایران، اگر فرضاً پانصد یا هزار حوزۀ علمیه باشد، در هر حوزه اگر ما پنج استاد خواسته باشیم، هر کس درخور استعداد و مدرکش که تربیت شده، جا برایش تعیین کنند، که تو باید در حوزۀ قم تدریس کنی و تو باید در یک شهرستان کوچک و یا بخش تدریس کنی، این یک فایده اش این است که مشوق محصلین و طلاب است و می‌دانند هر چه بهتر کار کنند، در حوزۀ بهتری می‌توانند تدریس و فعالیت کنند و کار برایشان هست و در هر مقطعی هم که طلبه نتوانست ادامه به تحصیل بدهد، بی‌کار نخواهد ماند. فایدۀ دیگرش این است که در حوزه‌های بزرگ مثل قم و مشهد، تراکم بوجود نمی‌آید. الآن با تمام مشکلات، طلبه‌ها به حوزۀ قم و مشهد هجوم می‌آورند. به خاطر این است که استاد ندارند و برنامۀ خوبی ندارند. اگر برنامه و مدیریت واحد باشد، حوزه‌ها فرقی نمی‌کند و استادشان هم فرقی نمی‌کند، حق ندارند از شهرستان‌ها هجوم به مراکز حوزه کنند. وقتی که برنامۀ آن حوزۀ کوچک تمام شد، مثلاً «مقطع اول حوزه»، به مشهد یا قم بیایند و در نتیجه هم طلبه‌ها قبل از وقت به حوزه‌های بزرگ نمی‌آیند، هم برای استادی که تربیت شده کار هست و هم حوزه‌های شهرستان‌ها خالی نمی‌ماند. در هر حال برنامۀ واحد، امکانات مادی هم که داده می‌شود، باید یکسان باشد. بلکه برای بعضی از شهرستان‌ها باید بیشتر باشد. یعنی باید بسنجند که این استادی که در مشهد تدریس می‌کند، چقدر هزینه اش است و آن‌که در «چابهار» و «سیستان و بلوچستان» است و هزینۀ زندگی اش دو سه برابر این‌جاست، آن چقدر هزینه اش است. نظیر کاری که دولت می‌کند. یک استاد یا غیر استاد که در مناطق محروم و بد آب و هوا است، امتیازات بیشتری می‌دهند تا بتواند زندگی کند. همچنین است مساجد کشور، اعم از روستا، بخش، شهرک و شهرستان و نیز مسئولیت‌های تعیین شده در مبحث اهداف. محصل از ابتدا می‌تواند یا تدریس یا امامت جماعت یا مسئولیت یا تبلیغ، ورود خودش را بدون دغدغۀ خاطر برای یکی از این کارها آماده می‌کند و از این حالت بلا تکلیفی و این‌که در آتیه چه خواهم کرد و تشویش خاطر خارج می‌شود و از طرفی این مردم که فدایی اهل البیت(علیهم السلام) و به تعبیر روایات ایتام آل محمد(ص) از این حالت عجیب هم که سالها می‌گذرد در برخی مناطق چشمانشان به قیافۀ روحانی نمی‌افتد، زودتر خارج خواهند شد. البته همانگونه که راجع به برنامه‌های حوزه باید افراد صاحب‌نظر زیادی، با صرف وقت فراوان کار کنند تا یک برنامۀ بهتر و جامع‌تری تدریس و ارائه شود، نسبت به مدیریت حوزه، کیفیت ترکیب اعضای آن و این‌که باید منتخب طلاب و با آراء آنان باشد یا از طرف علماو شخصیت‌های برجستۀ روحانیت، یا از ناحیۀ مسئولین سیاسی مملکت و یا ترکیبی از هر سه، و علی ای تقدیر مدت انتخاب و یا انتساب آن چند سال باشد، یا اصلاً مادام العمر، خواهند و نیز حدود اختیاراتشان چقدر باشد و اگر فردی یا افراد فقط به اسم عضویت اکتفا کرد، با وی چه باید کرد، این جهات باید کاملاً مورد تبادل نظر باشد و بسیار دقیق و عمیق روی آن کار بشود که همچون روحانیت اهل سنت، وابسته به هیئت حاکم و تشکیلاتی از تشکلیات آنان، نشوند. زیرا قهراً حرکت، در مسیر اهداف و منافع و خواسته‌های آنان می‌شود. البته آن‌چه فعلاً به نظر من در این زمینه می‌رسد، این است که اولاً: ترکیبی از هر سه باشد. یعنی دو نفر نمایندۀ مراجعه عظام تقلید و یک نفر نمایندۀ مقام معظم رهبری که حامیان پولی و سیاسی حوزه هستند، و چهار نفر نمایندۀ منتخب طلاب که صاحبان اصلی حوزه هستند، باشند و هیچکدام از این افراد هم وابسته به حزب یا نهاد یا سازمانی نباشند، تا بتوانند حوزوی فکر کنند و به نفع طلاب که محور اصلی و رکن اساس هستند، عمل کنند و افرادی باشند که از بعد علمی و تقوا وصاحب‌نظر بودن، مورد احترام طلاب باشند. اگر چنین باشد، مصوباتشان ضامن اجرا دارد. چون از پشتیبانی قاطع موکلین خودشان، یعنی طلاب محترم برخوردارند. در غیر این صورت اگرچه به ظاهر اعلامیه‌ها که صادر شود و طلاب هم در ظاهر چیزی نگویند، کلی آن ایمان و اطمینان قلبی را نخواهند داشت و به چشم یک پناه نگاه نخواهند کرد و چه بسا با دهن‌کجی‌های زیاد هم مواجه شوند.

👇👇👇
و ثانیا: اعضا برای مدت معینی انتخاب شوند تا اگر معلوم شود که فردی اهل کار نیست، و فقط به اسم اکتفا کرده و یا به نفع خودش و یا دیگری سوءاستفاده می‌کند، برای دورۀ بعدی دیگری را انتخاب کنند و این افراد از بین خودشان و یا خارج فردی را که طلاب انتخاب و مورد تأیید مدرسین و علمای شهر هست، و کاملاً وابسته به حوزه می‌باشد، به عنوان نمایندۀ کمیتۀ مرکزی مدیریت معرفی نمایند. به تعبیر آخر تشکلیاتی نظیر یک وزارت‌خانه، با این تفاوت که این تشکیلات منتخب طلاب و کاملاً وابسته به حوزه است و به هیچ حزب، سازمان، نهاد یا مراجع و یا حکومت وابسته نیست.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -