فرمودید در زمان مرحوم آقای میلانی، مایل شدید به حوزۀ نجف بروید. علت مراجعۀ خودتان را از نجف اشرف به مشهد مقدس و همچنین ابعاد درسی مرحوم آقای میلانی را که شناخته نشده است، بیان فرمائید؟
مرحوم آقای_میلانی، از ابعاد مختلفی انسان کم نظیری بود و مانند مرحوم حاج شیخ هاشم، درست شناخته نشد. و اینها و زندگیشان برای همۀ مردم، مخصوصاً طلاب جوان بسیار مفید و مؤثر است. یکی از ابعاد شخصیت آن مرحوم، بعد علمی و دقت نظر ایشان بود. من نمیخواهم بگویم، نظر بنده را همه قبول دارند.
ولی با توجه به اینکه مدت زیادی درس ایشان بودم، و تقریباً مدت یک ماه همۀ درسهای نجف را رفتم که درس مفیدی را انتخاب کنم، شاید نظرم دور از واقع نباشد. مدتی که در نجف ماندم، در نامهای برای دوستانم نوشتم: من خیال میکردم شاید در نجف استفادۀ علمی بیشتری بکنم. ولی حال فهمیدم که اشتباه کردهام و قدر آقای میلانی را ندانستم و شما قدر ایشان را بدانید و اعتقادم این است که در نجف، از ایشانبهتری نیست. [و آنزمان نامۀ من برای آقایان سنگین بود.]
البته ممکن است علمائی بوده باشند ولی بنده خدمتشان نرسیدم. لذا اعتقادم این است که از بعد علمی در زمان خودشان، فرد کم نظیری بودند. و همین که باعث شد، با اینکه وسیلۀ ادامه تحصیل من در نجف، از طرف یکی ا ز مراجع بزرگ نجف، فراهم شده بود، مشهد را بر نجف ترجیح دادم.
بُعد آخر شخصیت ایشان، تقوای آن مرحوم بود و اینکه همچون بسیاری از بزرگان، جز به انجام وظیفۀ شرعی خود، به چیزی فکر نمیکردند. به عنوان شاهد، چند نمونه که حاکی از تقوای زیاد ایشان است، بیان میکنم. یکی اینکه تا احساس میکردند، مطالب مسمومی ترویج میشود، خیلی با صراحت برای جلوگیری اقدام و خطر آن اندیشههای باطل را به مردم گوشزد میکردند و در همین راه صدمات زیادی میدیدند.
نمونۀ آخری که من خود شاهد بودم این بود که در آن زمان، در حوزۀ مشهد، نه برنامۀ تحصیلی بود و نه برنامۀ تبلیغی. ایشان با روشنبینی که داشت، هم برنامۀ جامع تحصیلی و امتحانی برقرار کردند، هم برنامۀ تبلیغی و تاکنون برنامهای بهتر از برنامههای ایشان ندیدهام، و اولین گروهی را که ایشان برای تبلیغ خواستند اعزام کنند، به منزلشان دعوت کردند و روی پلههای کتابخانه ایستاده و برای طلبهها صحبت کردند. فرمودند:
به هر روستا و شهری که رفتید، از مردم سؤال کنید که از چه آقایی تقلید میکنند، رسالۀ مرجع تقلیدشان را از مردم بگیرید و برایشان مسئله بگوئید. بعد اضافه کردند و فرمودند:
با اعتقادات مردم بازی نکنید. برای آن مردم، تقلید از آن مجتهدی که انتخاب کردهاند، درست است و عملشان صحیح است، ولو به نظر شما مجتهد دیگری اعلم از آن مرجع تقلید است یا اعدل است. آنها در کارشان مصاب هستند. شما آنها را تخطئه نکنید. اگر شما در مرجع تقلید آنها خدشه کردید و فردی دیگر را معرفی کردید، ممکن است که فردا شخص دیگری بیاید و مجتهدی را که شما معرفی کردید، خدشه کند و دیگری را معرفی کند و این باعث میشود قداست مرجعیت از بین برود و این خطرناک است.
بعد اضافه کردند که: من راضی نیستم به هیچ عنوان کسی اسم مرا ببرد و حرام است اگر کسی اسم مرا ببرد.
حالا ببینید یک #مرجع_تقلید و یک مجتهد، چقدر باید با تقوی باشد که به طلابی که اعزام میکند، بگوید اسم مرا نبرید و با نفی دیگران مقلد برای من درست نکنید.
- کد خبر 11555
- پرینت